باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

مراسم خواستگاری

مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق می کند. بدین خاطر که باخواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.

 

طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.

در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:

۱- مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .

۲- مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.

در حالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.

گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.

زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.

پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.

 اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید.

 بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.

ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و بعضی خصوصیات خاص ارائه گردد.

رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا… به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.

البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.

حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.

تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.

پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.

در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.

لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.

به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد. بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد تا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.

خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.

به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین  به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.

در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.

 با آرزوی خوشبختی برای شما…

رموز ازدواج موفق

آیـا تصمیم به ازدواج دارید؟ و یا آنکه در حـال حـاضـر متاهل مـی باشـیـد؟ شـمـا قادر به بـنیان نـهادن یک ازدواج موفق و پایدار خواهید بود. من بر اساس  تجربیات پیشـیـن خـود می دانـم کـه پـایدار نگاه داشتن یک ازدواج موفق مستلزم تـلاش و کـوشـش مسـتمـر است. باید متوجه باشـیـد کـه مفهوم ازدواج چیزی فراتـر از یـک پـیـمان قـانـونی و مشروع میباشد که به واسطه آن به زن و مرد اجازه میدهد بعنوانزن وشوهر در کنار یکدیگر زندگی کنند.

 

اهمیت مشاوره پیش از ازدواج

مـشاوره پیش از ازدواج را شدیدا به شما توصیه میکـنـم. شــانس ایجاد یک ازدواج موفق هنگامی که زن وشوهر قادر باشند با یکدیگر در رابطه با مـسائـل ذیـل گـفـتـگو کـرده و بـه یـک تـفـاهـم رضایت بخش و دو سویه در عرصه زندگی مشترک دست یابند، افزایش می یابد:

۱- عقاید و رسوم مذهبی و معنوی.

۲- روابط جنسی ( نگرشها و علایق جنسی )

۳- مادیات ( اهمیت آن، نحوه خرید و تدابیر سرمایه گزاری)

۴- بهداشت فردی و انتظارات و نگرشها نسبت به تناسب اندام.

۵- مدیریت خانواده ( وظایف ومسئولیت ها )

۶- پرورش و تربیت فرزندان و تعداد آنها.

۷- ورزش ها، سرگرمی ها، فعالیت های تفریحی و نحوه گذراندن تعطیلات.

۸- دید و بازدید از خوشاوندان خود و همسرتان.

۹- تعهدات اجتماعی.

۱۰- اهداف و آرزوهای فردی.

اینکه از پیشینه خانواده هـمسـرتـان آگـاهـی یـابـیـد بـسیـار ضـروری مـی بـاشـد. چـون شـخـصـیـت کنونی شما  تا حد زیادی برگرفته شده و حاصل همان تجاربی است کـه در شرایط و محیط یک خانواده خاص کسب کرده اید. خـانـواده پـیـونـد دهنده فرد بـا گـذشته مـی باشد. مـا شـدیـدا مـتـاثر نگرشها، رفتار و کنشهای خانواده ای هسـتـیـم کـه در آن پرورش یافته ایم. بله درست است شما تنها با یک فرد نیست که وصلت میـکنید بلکه با طرز تربیت خانوادگی وی نیز تا آخر عمرتان سر و کار خواهید داشت.

مفهوم تعهد در ازدواج

ازدواج خوب و مـوفـقـیـت آمـیـز وجـود دارد امـا ازدواج بـی عیب و نقص و تمام عیار میسر نمیباشد. هر ازدواج موفق و پایدار شامل متعهد گشتن بی قید و شـرط نـسـبـت بـه یک فرد نا کامل است. این انتظار که همسرتان کامـل و فـاقـد هـر گـونه عیبی باشد واهی و نا معقولانه می باشد. امروزه که جدایی ها و طلاق های شـتابـزده در کوچکترین نشانه اختلاف و مشکلات زندگی اتفاق می افتند مهم است که از خودتان سوال کنید که تعهد شما نسبت به ازدواج چیست؟ تـعـهد بـه ازدواج بـه مـفهـوم آن اسـت که زن و شوهر به یکدیگر چنین گفته باشند: ” مـا نسبت به زنـدگی مـشـتـرکـمان بـی اعتنا و بی اهمیت نیستیم. ما ازدواجمان را بر پایه عشق، احترام، شرافت و عـلاقـه دو سـویه و خالصانه با یکدیگر آغاز کرده ایم. ما اعتقاد داشتیم و داریم که به یکدیگر وفادار بمانیم، صـادق بـوده و دروغ نـگویـیـم و بـه یکدیگر اعتماد داشته باشیم. چـه در حـضـور یـکدیـگر چـه در غیاب یکدیگر “. رعایت نکات زیر سبب تحکیم تعهد به زندگی مشترک میگردد:

سازگاری معنوی
سازگاری شخصیتی
خود شناسی آگاهانه
توانایی در ارتباط برقرار کردن با یکدیگر (بیاموزیم که چگونه بحـرفهای همسرمان گوش دهیم و پرسشهای وی را واضح، مشخص، بـدون پـیش داوری و بدون کینه ورزی و انتقام جویی پاسخ گوییم.)
علاقه دو سویه بیکدیگر

 

خصایص اثر بخش

۱- افرادی که در ازدواجشـان یـک نـظام ارزشـی مـقـتـدر را بکار می بندند، بسیار زیاد در مـحقق گشتن یک ازدواج و ارتباط موفق و صحیح به آنها کمک خواهد کرد. نـظـام ارزشی که دربـرگیـرنـده صـفـات و خـصـوصـیات: صـداقت، راستی، همـبستگی، اعتماد، احترام، عشق، گذشت، تفاهم و وفاداری به یکدیگر مـی باشد. ازدواجی که در آن زن و شـوهـر دارای انـتـظارات متـضاد و خـواسـته هـای غیر قابل انعطاف می باشند، شـانـسـی برای موفقیت وجود نخواهد داشت.

۲- مشـاجـرات و اخـتـلافـات را بـه شیوه سازنده و ثمر بخش حل و فصل کنید. که شامل تمرکز بـر دغدغه های هر دو فرد و یافتن گزینه ها و راههایی می باشـد کـه هـر دو طـرف منتفع گشته و به خواسته هایش دست یابد. تـقـریـبـا در هـر اخـتـلاف یـک نفر احساس می کند که مورد بی مهری، بی احترامی و بی توجهی قرار گرفته است. در ازدواج نباید ایـن چـنـین باشد که همواره یک فرد برنده و فرد دیگر بازنده گردد. چـون آن دیـگر مـذاکـره نبوده بلکه تحکم و سلطه گری می باشد.

۳- دوام ارتـباط زناشویی هنگامی که زن و شـوهر زمـان و مـیـدان بـیـشتـری در اخـتـیـار یکدیگر قرار میدهند تا اندکی آزاد باشند، افزایش می یابد.

۴- فراتر از هر چیز آنکه ایمان داشته باشید. ازدواج میتواند تجربه ای سودمند برای شما باشد. با کمی همت و تلاش ازدواج شما موفقیت آمیز خواهد بود.

همه چیز درباره اعتیاد از زبان معتادان سابق


تولید و فروش مواد مخدر در تهران آنقدر زیاد شده که نیازی نیست خودت را برای تهیه آن به زحمت بیاندازی، از هر نقطه تهران که اراده کنی می شود هر نوع موادی را ظرف 5 دقیقه تهیه کرد و در بیشتر نقاط شهر با یک تلفن جنس را تحویلت می دهند... 

همه چیز درباره اعتیاد از زبان معتادان سابق


شاید دیدن شهروندانی که تا دیروز در دانشگاه، محل کار، کوچه و خیابان به عنوان همشهری و یا هم محله ای در کنار آنان زندگی می کردیم در کمپهای ترک اعتیاد قابل باور نباشد. تصور بسیاری از ما از معتادان افراد بزهکار، زندانیان، اقشار کم درآمد و بی سواد جامعه و... است حال آنکه اکنون دیگر نمی توان افرادی را که در دام این بلای خانمانسوز گرفتار شده اند تنها در این گروه از اقشار جامعه یافت. این روزها دیگر دیدن افراد تحصیلکرده و مرفه در کمپهای ترک اعتیاد اتفاق نادر و یا تعجب برانگیزی نیست.

از سوی دیگر، سالهاست که خبرنگاران، گزارشگران و اهالی رسانه در باب آسیب اجتماعی اعتیاد و راهکارهای پیشگیری و مقابله با آن قلمفرسایی می کنند و مسئولان هم دائما از از طرحها و برنامه های اجرا شده و یا در آستانه اجرا برای کاهش و یا ریشه کنی مواد مخدر سخن می گویند. در این بین همیشه برای افکار عمومی این سئوال مطرح بوده و اکنون نیز هست که چرا با وجود همه این حساسیتها و اقدامات مختلفی که توسط نهادهای مختلف انجام می شود ایران همچنان در رتبه های نخست خرید و فروش و مصرف مواد مخدر جهان قرار دارد و سالانه بسیاری از جوانان ایرانی در دام این اهریمن خوش خط و خال گرفتار می شوند.

این بار برای یافتن پاسخ این سئوال به سراغ هیچ مسئولی نرفتیم بلکه پاسخ آن را با زندگی یک روزه در کمپ و در گفتگو با معتادانی که گرانبهاترین لحظات عمر خود را در کمپهای ترک اعتیاد می گذرانند در میان گذاشتیم.

حیرتم وقتی بیشتر می شود که همه آنها متفق القول می گویند آنقدر تولید و فروش مواد مخدر در تهران زیاد شده که نیازی نیست خودت را برای خرید مواد به زحمت بیندازی. از هر نقطه تهران که اراده کنی می شود هر نوع موادی را در 5 دقیقه تهیه کرد. حتی در مناطق مرفه نشین. در بیشتر نقاط تهران با یک تلفن جنس را تحویلت می دهند. از خود پرسیدم راستی یک کتاب و اثر فرهنگی را اگر بخواهیم تهیه کنیم چقدر باید وقت بگذاریم؟!

بازار تهران بهترین بازار فروش مواد مخدر! 
علیرضا کارشناس عمران که دو روز به جشن تولد پاکی اش مانده می گوید "من با 15 سال اعتیاد در پایتخت می توانم به عنوان یک کارشناس در زمینه تهیه مواد نظر دهم. بهترین مکان برای فروش مواد مخدر بازار تهران است که چند دلیل دارد. اول اینکه ازدحام جمعیت در بازار چهره فروشنده را تابلو نمی کند. دوم آنکه هر فروشنده ای حوزه استحفاظی خودش را دارد و مشتریها را می شناسد و مهمتر از همه قیمت مناسب و کیفیت خوب مواد است. البته چون تعداد مصرف کنندگان مواد در بین بازاریان زیاد است مکان خوبی برای عرضه بیشتر مواد است و بازار فروشندگان داغتر شده است.
 
اکثر بچه های کمپ هم در گذشته موادشان را از بازار تهران تامین می کردند. به عنوان نمونه چهار راه سیروس و بازار مولوی محل پاتوق فروشندگان مواد مخدر است اصلا یک کوچه است که همه خریداران خرد در حال تهیه مواد از فروشندگان مواد مخدر هستند. در سالهای گذشته این مواد به صورت بسته بندی و مخفیانه تهیه می شد ولی امروز فروشنده یک کیسه موادمخدر در دست دارد و می گوید چقدر می خواهی؟"

فروشنده و مصرف کننده مواد را تنها با یک نگاه می شناسیم
گروه دیگری از معتادانی که تازه وارد کمپ شده بودند در مورد اینکه چگونه می توانید فروشنده مواد مخدر را در کوچه، خیابان و بازار تشخیص دهید چنین پاسخ می دهند: "ا گر دوران مصرف موادت زیاد باشد و کمی هم باهوش باشی به راحتی میان یکهزار نفر هم فروشنده مواد را به راحتی پیدا می کنی. شناسایی مصرف کننده هم جای خودش را دارد نیازی هم به آزمایش نداریم ما را ببرید داخل کلانتری یا زندان ظرف مدت نیم ساعت تمام معتادان را کت بسته تحویلتان می دهیم."

کراک هر گرم 6 هزار و شیشه هر گرم 10 هزار تومان "هوشنگ " یکی از اعضای کمپ می گوید: "یکی از ویژگیهای دنیای مواد مخدر یکسان بودن قیمتهاست. تورم و قانون هدفمند کردن یارانه ها روی آن تاثیر ندارد. همه جای کشور قیمت یکسان است. الآن آخرین قیمت بازار در سال 89 برای هر گرم کراک 6 هزار تومان، سه گرم تریاک دوهزار تومان و شیشه هر گرم 10 هزار تومان است. البته باید بگویم که قیمت مواد مخدر در مشهد کمی ارزانتر است و آنهایی که مصرف بالا دارند احتیاج یک سالشان را از مشهد تهیه می کنند!"

در تولید کراک و شیشه خودکفا شدیم!
امید 29 ساله با مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی یکی دیگر از اعضای کمپ است که پس از 10 سال مصرف پاک شده است. می گوید: " تاریخچه شیشه را بیایید از من بپرسید. چون به نظر من اولین کسی که در ایران شیشه مصرف کرده من بودم. قبلا شیشه از کشور مالزی وارد ایران می شد و کیفیت مرغوبی داشت من هم اولین بار در یکی از شهرهای مرزی شیشه و شیوه تهیه آن را دیدم و یاد گرفتم. بعدا هم همان شخصی که وارد کرد توانست در ولنجک تهران مرکز عرضه شیشه را پایه گذاری کند.
 
بعدها فروشندگان مواد وقتی که دیدند مصرف کنندگان شیشه زیاد شدند تصمیم گرفتند خودشان شیشه تولید کنند. رفتند مالزی و یکی از زنانی که در کارخانه تولید شیشه بود را به ایران آوردند. زن مالزیایی بعد از اینکه روش تولید شیشه را آموزش داد و رفت تولید کنندگان متوجه شدند که عوارض شیشه خیلی بیشتر از نوع اصلی آن است. به قول معروف فوت آخر را این خانم زرنگ یاد نداد و رفت. ولی امروز با تولید صدها آزمایشگاه در سطح کشور از نظر تولید شیشه خودکفا شده ایم. 

آزمایشگاهها هم که به اصطلاح به آنها "آشپزخانه" می گوییم با ترکیب زاج، تفازوئین، آنتی هیستامین و... و ترکیب با بخار شیمیایی شیشه مصرفی کشور را تولید می کنند."

حاضریم با آزمایشگاههای بهزیستی رقابت کنیم! حسن 38 ساله با 15 سال سابقه اعتیاد می گوید: " قدیمها که تریاک و حشیش و هروئین فاز می داد دردسرهای خودش را داشت. برای کشیدن اینها نیاز به منقل، زغال و بافور و زرورق داشتیم و بوی ناشی از کشیدن مواد هم تا ساعتها در خانه و بدن و محل کار باقی می ماند. ولی امروزه تنها با یک فندک 500 تومانی می توانی حتی در خیابان هم شیشه یا کراک مصرف کنی بو و دودی هم ندارد، کسی هم شک نمی کند. 

تازه نعشگی کراک و شیشه هم بیشتر است ولی باز هم ما می توانیم شیشه ای ها و کراکی ها را از بین هزاران نفر تشخیص دهیم . حتی می توانیم با آزمایشگاههای مواد مخدر و بهزیستی رقابت کنیم."

اگر من رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم... "حسین" 27 ساله، دیپلمه و بافنده تریکو که چند ماهی است پاک شده به خبرنگار مهر می گوید: "من با اعتماد به نفس می گویم می توانم مصرف مواد مخدر و تعداد معتادان و فروشندگان مواد را در مدت 6 ماه به نصف کاهش دهم. فقط کافی است به من اختیار و قدرت بدهند. اولین اقدام قبل از شروع طرح ساخت یک زندان یا اندرزگاه بزرگ و مخصوص است. 

بعد تمام آزمایشگاهها را به کمک بچه های کمپ شناسایی و عوامل را دستگیر و به زندان می اندازیم. حرکت بعدی جمع آوری تمام معتادان و فروشندگان کشور است. بعد یک لایحه به مجلس می بردم که زیر یک میلیون تومان مواد را هم زندانی کنند. شما الان خودتان می توانید بروید و ببینید یک فرد مصرف کننده یا فروشنده که زیریک میلیون تومان مواد حمل می کند و دستگیر می شود در دادگاه فقط جریمه یا فوقش به چند ضربه شلاق محکوم می شود و بعد هم آزاد می شود."

اگر یارانه داشتم معتادان را پس از ترک شاغل می کردم 
مسئول کمپ هم می گفت: من در مدت این دو سال فعالیت بیش از پنج هزار معتاد را پاک کرده ام که تمامی آنها دارای پرونده اند. از این تعداد 200 نفر صد درصد دیگر به مواد رجوع نکرده و مشغول به کار و زندگی هستند و سایر آنها هم هنوز دوران نقاهت و آموزششان به پایان نرسیده است.

وی افزود: من به شما اطمینان می دهم که ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی با میلیاردها تومان هزینه و برنامه در مقایسه با هزینه هایی که من کرده ام نتوانسته اند این تعداد معتاد را به زندگی برگردانند.

به گفته مسئول این کمپ بسیاری از معتادان پس از ترک حتی نمی توانند شکمشان را سیر کنند و دوباره به اعتیاد برمی گردند در حالی که من می توانم آنها را بیشتر نگه داشته و با تولید کار و کارآفرینی آنها را شاغل کنم ولی حمایت نمی شوم و یارانه ها هم برای دولتیهاست و بخش خصوصی مرده است. اگر من مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی بودم مدیریت کمپها را بر عهده خود معتادان پاک شده قرار می دادم.

مرجع : مهر

روایت یک معتاد از تاریخچه ورود شیشه به ایران

 
«تاریخچه شیشه را بیایید از من بپرسید. چون به نظر من اولین کسی که در ایران شیشه مصرف کرده من بودم. قبلا شیشه از کشور مالزی وارد ایران می‌شد و کیفیت مرغوبی داشت من هم اولین بار در یکی از شهرهای مرزی شیشه و شیوه تهیه آن را دیدم و یاد گرفتم. بعدا هم همان شخصی که وارد کرد توانست در ولنجک تهران مرکز عرضه شیشه را پایه گذاری کند. بعدها فروشندگان مواد وقتی که دیدند مصرف کنندگان شیشه زیاد شدند تصمیم گرفتند خودشان شیشه تولید کنند. رفتند مالزی و یکی از زنانی که در کارخانه تولید شیشه بود را به ایران آوردند. زن مالزیایی بعد از اینکه روش تولید شیشه را آموزش داد و رفت تولید کنندگان متوجه شدند که عوارض شیشه خیلی بیشتر از نوع اصلی آن است. به قول معروف فوت آخر را این خانم زرنگ یاد نداد و رفت.
تولید و فروش مواد مخدر در تهران آنقدر زیاد شده که نیازی نیست خودت را برای تهیه آن به زحمت بیندازی، از هر نقطه تهران که اراده کنی می‌شود هر نوع موادی را ظرف 5 دقیقه تهیه کرد و در بیشتر نقاط شهر با یک تلفن جنس را تحویلت می‌دهند...

به گزارش خبرنگار مهر، شاید دیدن شهروندانی که تا دیروز در دانشگاه، محل کار، کوچه و خیابان به عنوان همشهری و یا هم محله‌ای در کنار آنان زندگی می‌کردیم در کمپ‌های ترک اعتیاد قابل باور نباشد. تصور بسیاری از ما از معتادان افراد بزهکار، زندانیان، اقشار کم درآمد و بی سواد جامعه و... است حال آنکه اکنون دیگر نمی‌توان افرادی را که در دام این بلای خانمانسوز گرفتار شده‌اند تنها در این گروه از اقشار جامعه یافت. این روزها دیگر دیدن افراد تحصیلکرده و مرفه در کمپ‌های ترک اعتیاد اتفاق نادر و یا تعجب برانگیزی نیست.

از سوی دیگر، سالهاست که خبرنگاران، گزارشگران و اهالی رسانه در باب آسیب اجتماعی اعتیاد و راهکارهای پیشگیری و مقابله با آن قلمفرسایی می‌کنند و مسئولان هم دائما از از طرحها و برنامه‌های اجرا شده و یا در آستانه اجرا برای کاهش و یا ریشه کنی مواد مخدر سخن می‌گویند. در این بین همیشه برای افکار عمومی این سئوال مطرح بوده و اکنون نیز هست که چرا با وجود همه این حساسیتها و اقدامات مختلفی که توسط نهادهای مختلف انجام می‌شود ایران همچنان در رتبه‌های نخست خرید و فروش و مصرف مواد مخدر جهان قرار دارد و سالانه بسیاری از جوانان ایرانی در دام این اهریمن خوش خط و خال گرفتار می‌شوند.

این بار برای یافتن پاسخ این سوال به سراغ هیچ مسئولی نرفتیم بلکه پاسخ آن را با زندگی یک روزه در کمپ و در گفت‌گو با معتادانی که  گرانبهاترین لحظات عمر خود را در کمپ‌های ترک اعتیاد می‌گذرانند، در میان گذاشتیم.

حیرتم وقتی بیشتر می‌شود که همه آنها متفق القول می‌گویند آنقدر تولید و فروش مواد مخدر در تهران زیاد شده که نیازی نیست خودت را برای خرید مواد به زحمت بیندازی. از هر نقطه تهران که اراده کنی می‌شود هر نوع موادی را در 5 دقیقه تهیه کرد. حتی در مناطق مرفه نشین. در بیشتر نقاط تهران با یک تلفن جنس را تحویلت می‌دهند. از خود پرسیدم راستی یک کتاب و اثر فرهنگی را اگر بخواهیم تهیه کنیم چقدر باید وقت بگذاریم؟!

بازار تهران بهترین بازار فروش مواد مخدر!

علیرضا کارشناس عمران که دو روز به جشن تولد پاکی اش مانده می‌گوید: «من با 15 سال اعتیاد در پایتخت می‌توانم به عنوان یک کارشناس در زمینه تهیه مواد نظر دهم. بهترین مکان برای فروش مواد مخدر بازار تهران است که چند دلیل دارد. اول اینکه ازدحام جمعیت در بازار چهره فروشنده را تابلو نمی‌کند. دوم آنکه هر فروشنده‌ای حوزه استحفاظی خودش را دارد و مشتریها را می‌شناسد و مهمتر از همه قیمت مناسب و کیفیت خوب مواد است. البته چون تعداد مصرف کنندگان مواد در بین بازاریان زیاد است مکان خوبی برای عرضه بیشتر مواد است و بازار فروشندگان داغتر شده است. اکثر بچه‌های کمپ هم در گذشته موادشان را از بازار تهران تامین می‌کردند. به عنوان نمونه چهار راه سیروس و بازار مولوی محل پاتوق فروشندگان مواد مخدر است اصلا یک کوچه است که همه خریداران خرد در حال تهیه مواد از فروشندگان مواد مخدر هستند. در سالهای گذشته این مواد به صورت بسته بندی و مخفیانه تهیه می‌شد ولی امروز فروشنده یک کیسه موادمخدر در دست دارد و می‌گوید چقدر می‌خواهی؟»

فروشنده و مصرف کننده مواد را تنها با یک نگاه می‌شناسیم

گروه دیگری از معتادانی که تازه وارد کمپ شده بودند در مورد اینکه چگونه می‌توانید فروشنده مواد مخدر را در کوچه، خیابان و بازار تشخیص دهید چنین پاسخ می‌دهند: «اگر دوران مصرف موادت زیاد باشد و کمی هم باهوش باشی به راحتی میان یکهزار نفر هم فروشنده مواد را به راحتی پیدا می‌کنی. شناسایی مصرف کننده هم جای خودش را دارد نیازی هم به آزمایش نداریم ما را ببرید داخل کلانتری یا زندان ظرف مدت نیم ساعت تمام معتادان را کت بسته تحویلتان می‌دهیم.»
کراک هر گرم 6 هزار و شیشه هر گرم 10 هزار تومان

«هوشنگ» یکی از اعضای کمپ می‌گوید: «یکی از ویژگیهای دنیای مواد مخدر یکسان بودن قیمتهاست. تورم و قانون هدفمند کردن یارانه‌ها روی آن تاثیر ندارد. همه جای کشور قیمت یکسان است. الآن آخرین قیمت بازار در سال 89 برای هر گرم کراک 6 هزار تومان، سه گرم تریاک دوهزار تومان و شیشه هر گرم 10 هزار تومان است. البته باید بگویم که قیمت  مواد مخدر در مشهد کمی ارزانتر است و آنهایی که مصرف بالا دارند احتیاج یک سالشان را از مشهد تهیه می‌کنند!»

در تولید کراک و شیشه خودکفا شدیم!

امید 29 ساله با مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی یکی دیگر از اعضای کمپ است که پس از 10 سال مصرف پاک شده است. می‌گوید: «تاریخچه شیشه را بیایید از من بپرسید. چون به نظر من اولین کسی که در ایران شیشه مصرف کرده من بودم. قبلا شیشه از کشور مالزی وارد ایران می‌شد و کیفیت مرغوبی داشت من هم اولین بار در یکی از شهرهای مرزی شیشه و شیوه تهیه آن را دیدم و یاد گرفتم. بعدا هم همان شخصی که وارد کرد توانست در ولنجک تهران مرکز عرضه شیشه را پایه گذاری کند. بعدها فروشندگان مواد وقتی که دیدند مصرف کنندگان شیشه زیاد شدند تصمیم گرفتند خودشان شیشه تولید کنند. رفتند مالزی و یکی از زنانی که در کارخانه تولید شیشه بود را به ایران آوردند. زن مالزیایی بعد از اینکه روش تولید شیشه را آموزش داد و رفت تولید کنندگان متوجه شدند که عوارض شیشه خیلی بیشتر از نوع اصلی آن است. به قول معروف فوت آخر را این خانم زرنگ یاد نداد و رفت. ولی امروز با تولید صدها آزمایشگاه در سطح کشور از نظر تولید شیشه خودکفا شده ایم. آزمایشگاهها هم که به اصطلاح به آنها "آشپزخانه" می‌گوییم با ترکیب زاج، تفازوئین، آنتی هیستامین و... و ترکیب با بخار شیمیایی شیشه مصرفی کشور را تولید می‌کنند.»

حاضریم با آزمایشگاههای بهزیستی رقابت کنیم!

حسن 38 ساله با 15 سال سابقه اعتیاد می‌گوید: «قدیم‌ها که تریاک و حشیش و هروئین فاز می‌داد دردسرهای خودش را داشت. برای کشیدن اینها نیاز به منقل، زغال و بافور و زرورق داشتیم و بوی ناشی از کشیدن مواد هم تا ساعت‌ها در خانه و بدن و محل کار باقی می‌ماند. ولی امروزه تنها با یک فندک 500 تومانی می‌توانی حتی در خیابان هم شیشه یا کراک مصرف کنی بو و دودی هم ندارد، کسی هم شک نمی‌کند. تازه نعشگی کراک و شیشه هم بیشتر است ولی باز هم ما می‌توانیم شیشه‌ای‌ها و کراکی‌ها را از بین هزاران نفر تشخیص دهیم . حتی می‌توانیم با آزمایشگاههای مواد مخدر و بهزیستی رقابت کنیم.»
اگر من رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم...

«حسین» 27 ساله، دیپلمه و بافنده تریکو که چند ماهی است پاک شده به خبرنگار مهر می‌گوید: «من با اعتماد به نفس می‌گویم می‌توانم مصرف مواد مخدر و تعداد معتادان و فروشندگان مواد را در مدت 6 ماه به نصف کاهش دهم. فقط کافی است به من اختیار و قدرت بدهند. اولین اقدام قبل از شروع طرح ساخت یک زندان یا اندرزگاه بزرگ و مخصوص است. بعد تمام آزمایشگاهها را به کمک بچه‌های کمپ شناسایی و عوامل را دستگیر و به زندان می‌اندازیم. حرکت بعدی جمع آوری تمام معتادان و فروشندگان کشور است. بعد یک لایحه به مجلس می‌بردم که زیر یک میلیون تومان مواد را هم زندانی کنند. شما الان خودتان می‌توانید بروید و ببینید یک فرد مصرف کننده یا فروشنده که زیریک میلیون تومان مواد حمل می‌کند و دستگیر می‌شود در دادگاه فقط جریمه یا فوقش به چند ضربه شلاق محکوم می‌شود و بعد هم آزاد می‌شود.»

اگر یارانه داشتم معتادان را پس از ترک شاغل می‌کردم

مسئول کمپ هم می‌گفت: من در مدت این دو سال فعالیت بیش از پنج هزار معتاد را پاک کرده ام که تمامی آنها دارای پرونده‌اند. از این تعداد 200 نفر صد درصد دیگر به مواد رجوع نکرده و مشغول به کار و زندگی هستند و سایر آنها هم هنوز دوران نقاهت و آموزششان به پایان نرسیده است.

وی افزود: من به شما اطمینان می‌دهم که ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی با میلیاردها تومان هزینه و برنامه در مقایسه با هزینه‌هایی که من کرده ام نتوانسته‌اند این تعداد معتاد را به زندگی برگردانند.

 به گفته مسئول این کمپ بسیاری از معتادان پس از ترک حتی نمی‌توانند شکمشان را سیر کنند و دوباره به اعتیاد برمی گردند در حالی که من می‌توانم آنها را بیشتر نگه داشته و با تولید کار و کارآفرینی آنها را شاغل کنم ولی حمایت نمی‌شوم و یارانه‌ها هم برای دولتیهاست و بخش خصوصی مرده است. اگر من مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی بودم مدیریت کمپ‌ها را بر عهده خود معتادان پاک شده قرار می‌دادم.

۱۵ نکته جالب و خواندنی در مورد جن

 

۱- جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.

۲- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف ۵ دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.

۳- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.

۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.

۵- جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.

۶- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود ۱۰۰۰ سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.

۷- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.

۸- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.

۹- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.

۱۰- جن در شرایطی قادر به تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند.

۱۱- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیا الله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند .

۱۲- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم ؛خواندن و آویختن ۴ آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . و بسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟

۱۳- جن ها ؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند ؛بیشتربه خوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.

۱۴- اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کسانی که انچه که نمی بینند را باور ندارند . اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند. این تیپ آدمها از ۷ سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف می کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش . و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرین کاری می کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند.

جن برای انسان ؛ از انسان خطرناک تر نیست . همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ۳۵ میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است.

۱۵- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم . ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و …… فراریند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اینکه ؛به عقیده من: با تمام این اوصاف ؛تفاوت اساسی با ما ندارند زیرا که : آنها هم رنج می کشند.