باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

۱۳ نکته برای زیبا تر کردن زندگی

 

۱) دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم.

۲) هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث ریختن اشکهای تو نمی شود.

۳) اگر کسی تو را آنطور که می خواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

۴) دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

۵) بدترین شکل دلتنگی برای کسی آنست که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.

۶) هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود.

۷) تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای یک نفر تمام دنیا هستی.

 ۸) هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند نگذران.

 ۹) شاید خدا خواسته است که بسیاری از افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را، به این صورت وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکرگزار باشی.

۱۰) به چیزی که گذشت غم مخور به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن.

۱۱) همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده است دوباره اعتماد نکنی.

۱۲) خود را به فردی بهتر تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد.

۱۳) زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری

چگونه به عشق حقیقی دست یابیم

 

اغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا بایدعشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردیو بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقیاشاره گردیده است:

۱- باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یکرابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العادهمی بـاشد. امـا تـعـداد معدودی از آنان محقق شدن چنینرابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی ملاقات با یکفـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــدادمیــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امرایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب وتشـکیل یک رابطه دراز مدت و حتی مادام العمر برای شمانیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.

۲- فرد مناسب حال خود را تعریف کنید
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.

۳- بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما میگردند.

۴- با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقه مندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.

۵- خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.

۶- بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.

۷- از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای شگفت انگیزی خلق کنند.

۸- ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.

یک انتخاب صحیح ، یک عمر آرامش

خانواده کوچکترین، مهم ترین و مقدس ترین نهاد اجتماعی و بخش بزرگی از دنیای اجتماعی کودک است و از پیوند بین یک دخترو یک پسر تشکیل می شود و فرزندان ثمره و مکمل آن هستند و در صورتی که این پیوند و سرمایه گذاری درست و اصولی انجام شود، این شراکت سوددهی خواهد داشت ؛ یعنی فرزندان صالح و با آینده روشن تربیت می شوند و اگر زن و شوهر بدون علاقه و صرفاً بر اساس جنبه های مادی و یا رفع تکلیف اقدام به ازدواج نمایند ، این شراکت زیان می دهد و فرزندان حاصل از این ازدواج آینده مبهم و تاریکی درانتظارشان است.

ازدواج

 مردم به دلایل گوناگون ازدواج می کنند : عاطفی ( که اغلب در سنین پایین انجام می شود) ، مذهبی ( که براساس اشتراک عقیده  و ایدئولوژی انجام می شود) ، اقتصادی ( که صرفاً براساس ثروت یکی از طرفین انجام می شود) و اجتماعی ( که شایعترین فرم بوده  و براساس سنت ها و عمدتاً به صورت خواستگاری انجام می شود).

تجربه نشان داده است که ازدواج های عاطفی ( که بر اساس علاقه ی  فرد نسبت به هم است ) و اجتماعی موفق تر از انواع دیگر می باشند.

شروط اصلی ازدواج

۱- بلوغ جسمی، روانی و اجتماعی : بلوغ جسمی براساس شرایط جغرافیایی، تغذیه ای و نژادی تفاوت می کند ولی به طور متوسط برای پسران ۱۳ – ۱۵ سالگی و در مورد دختران ۱۱-۱۳ سالگی است.

بلوغ روانی ۲-۴ سال پس از بلوغ جسمی و بلوغ اجتماعی حدوداً ۲ سال پس از بلوغ روانی صورت می پذیرد متاسفانه هنوز در بعضی خانواده ها به محض ایجاد علائم  بلوغ جسمی ، اقدام و یا تشویق به ازدواج نوجوان می نمایند و یا برای فرزندان عقب مانده ی ذهنی خود علیرغم بلوغ بدنی و عدم رشد و بلوغ روانی و اجتماعی، همسر تعیین می نمایند.

۲- داشتن انگیزه : بایستی دختر و پسر جوان انگیزه ای  واقعی برای ایجاد پیوند زناشویی با فرد مورد نظر داشته باشند و خواست و علاقه والدین و یا آشنایی و تایید آنها دلیل درست بودن این پیوند نمی باشد . چه بسا جوانانی که  بدون انگیزه ، ازدواج و مدت کمی پس از مراسم ازدواج اقدام به جدایی و طلاق  می کنند.

۳- داشتن اطلاعات : فرد متقاضی ازدواج بایستی اطلاعات کامل در مورد ازدواج و نیازهای روانی و اجتماعی طرف مقابل خود و هم چنین خصوصیات روانشناختی زن و مرد داشته باشد و یاد بگیرد که ازدواج یک پیوند مقدس الهی است و صرفاً به عنوان روشی برای ارضاء غرایز نیست.

معیارهای انتخاب همسر

۱- تشابهات شخصیتی

۲- تشابه فرهنگی و اجتماعی ( زوجین در یک طبقه باشند.)

۳- از نظر دیدگاه های فکری وعاطفی قرابت ( نزدیکی ) داشته باشند.

۴- اختلاف سن ، ترجیحاً ۲-۷ سال و مرد بزرگتر باشد.

۵- ترجیحاً میزان تحصیلات و درآمد مرد بیشتر از زن باشد.

۶- بهتر است دختر و پسر مورد نظر مدتی قبل از ازدواج با یکدیگر آشنا بوده و در حضور خانواده ها با دیدگاه های فکری و اجتماعی و دلایل و برنامه ریزی های یکدیگر در زندگی مشترک آشنا بشوند.

پس از حصول اطمینان از توافق اخلاقی ، مراسم خواستگاری با کمترین تشریفات انجام شود و بهتر است خانواده ها در مورد مهریه و جهیزیه دخالتی ننموده و آن را به عهده ی زوج جوان بگذارند.

متأسفانه در شرایط فعلی ، ازدواج ها بیشتر به صورت چشم وهم چشمی و رقابتی انجام می شود و اغلب ، انگیزه های مادی وجود دارد و روز به روز مراسم عروسی پرهزینه تر و تشریفاتی تر می شود و تأمین جهیزیه کابوسی برای خانواده ها شده است . به همین دلیل انگیزه برای ازدواج و انجام این سنت الهی کاهش یافته و در بسیاری از خانواده ها دختر و یا پسر در سنین ۳۰ – ۴۰ سالگی و مجرد زندگی می کنند.

کمال مطلوب این است که در مورد فاصله ی سنی بین فرزندان نیز بین زن و شوهر توافق قبلی صورت گیرد.

گاه فرزندانی که متولد می شوند ناخواسته اند که یا به علت عدم آمادگی و توافق زن و مرد برای بچه دار شدن بوده است و یا این که نسبت به جنسیت فرزند متولد شده علاقه و توافق ندارد . به هر دلیل فرزندی که ناخواسته به دنیا بیاید هیچگاه مهر و محبت واقعی را از والدین نخواهد دید و در بزرگسالی کاندید ابتلا به اختلال افسردگی و اضطراب است. رفتار کودکان با شیوه های رفتاری والدینشان همبستگی زیادی دارد و کودکان ناموفق معمولاً محصول روابط ناسالم و نامطلوب والدین بوده و از توجه و محبت آنها محروم هستند.

تجربه نشان داده است والدینی که خود از محبت پدر و مادر محروم بوده اند، اغلب نسبت به فرزندان خود بی مهر هستند و نمی توانند والدین موفقی باشند.

والدین با به کارگیری تشویق و تنبیه و نمونه قرار دادن خود و روش های تربیتی و سنتی خود در گذشته به رفتار فرزندان خود شکل می دهند. بهتر است اجازه دهیم فرزندان نیز همانند ما پیراهن هایی را پاره و از این راه تجربه کسب کنند.

همه والدین خواهان سلامتی و نیکبختی ، رفاه وامنیت فرزندانشان هستند ولی روشهای غلط آنها در تربیت اطفال موجب رشد رفتارهای سازش ناپذیری  در کودکان می شود. پدران و مادران کودکان خود را به دلیل خطاها و اختلالات رفتاری و ناسازگاری هایشان محکوم و تنبیه می کنند، درصورتی که ندانم کاری ها و  اشتباهات خودشان موجب بروز مشکلات آنها می باشد.

مشاجرات بین والدین و تبعیض قائل شدن بین فرزندان از علل اختلال رفتار کودکان است. اختلافات خانوادگی ، تشنجات و توهین ها، محیطی نا امن برای طفل به وجود آورده واو را وادار به نافرمانی می کند.

خانه برای کودک مکانی است که او تجربه اجتماعی روزانه ی خود را با شتاب به درونش می آورد تا آن را مورد ارزیابی قرار دهد و به خاطر آن ستایش و تحسین شود.

در صورتی که انتظارات والدین از کودک زیادتر از حد توانایی و امکانات کودک باشد، موجب شکست و ایجاد نگرش منفی نسبت به خود می شود. کودکی که بیش از اندازه مورد توجه والدین باشد، نازپرورده بار آمده و نمی تواند اعتماد به نفس کافی داشته باشد و توانایی مقابله با مشکلات زندگی، تضادها و محرومیت ها را نخواهد داشت و قادر به پذیرش مسئولیت های اجتماعی نیز نخواهد بود. حمایت و محبت بیش از اندازه، کودک را خودخواه ، ترسو، خجالتی و بی تفاوت و پرخاشگر بار می آورد. کودک ناز پرورده در طول زندگی خود نیاز به روابط عاطفی شدید و بیش از حدی دارد که بتواند آنها را جایگزین روابط عاطفی دوران کودکی خود کند. وی دمدمی مزاج ، تحریک پذیر، پر توقع تراز معمول و تا حدود زیادی بی نظم است.

طرد کودک موجب احساس ناامنی ، ترس ، بی اعتمادی، حسادت ، کینه جویی و ناتوانی در ابراز محبت و قبول آن می شود.

شنیدنی های نگفته ظهور

مومن سکوت میکند تا سالم بماند و حرف میزند تا سود ببرد

امام سجاد (ع)

شنیدنی های نگفته ظهور 

در زمینه علایم ظهور امام عصر روایات متعددی وارد شده که به برخی از آنها میپردازیم

نزال بن سبره نقل میکند که روزی حضرت علی (ع) خطبه میخواندند.پس از حمد و ثنای الهی سه بار فرمودند:((سلونی قبل ان تفقدونی))یعنی هرچه میخواهید از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید.پس یکی از اصحاب بلند شده و میپرسند : یا امیرالمومنین دجال کی خروج میکند؟حضرت فرمود خداوند سخنت را شنید و از آنچه در ذهن داری آگاه است.و به خدا قسم که سوال شونده داناتر از سوال کننده نیست(مگر آنچه خداوند مرحمت نموده است)برای خروج دجال علائم و نشانه هایی است زکه یکی پس از دیگری واقع میشود,البته پی در پی که برای تو بیان میکنم.سپس فرمودند مطالبی که میگویم به خاطر بسپار که همگی از علائم خروج دجال میباشد:

1-مردم نماز را ترک میکنند و در میان مردم میمیرند(کنایه از اینکه مردم در مقابل نماز نخواندن دیگران بی تفاوت میشوند)

2-امانت ها را ضایع میکنند

3-دروغ گفتن را حلال میشمارند-که مصداق های فراوانی دارد-

4-ربا خوردن یکی از کارهای معمولی جامعه میشود(وام های با بهره بانکی و نزول دهی که به بهره آن نام زیبای اسکونت را نهادند)

5-رشوه خواری در میان مردم رواج پیدا میکند

6-ساختمان ها را محکم میسازند(از بتون و آهن ساخته میشوند)

7-دین را به دنیا میفروشند (یعنی برای پول درآوردن از هیچ گناه و جنایتی نمیگذرند)

8-نابخردان و مردم کم عقل را بر کارها میگمارند(پارتی بازی و دوست و فامیل و آشنا را بر اداره امور گماردن)

9-زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار میدهند(منشی زن گماردن بر کاره)

10-قطع صله ارحام می کنند و از خویشان فاصله میگیرند

11-در کارهای زندگی از هوی و هوس پیروی میکنند(خانه های مجلل-ماشین آخرین سیستم و زن...)

12-در کشتار و خون ریزی بی باکند---

13-بردباری و حلم را به حساب ضعف و ناتوانی میگذارند(اگر فردی به خاطر کمک و عملی خیر از حق خود بگذرد میگویند زورش نرسید)

14-ظلم و بیدادگری را مایه فخر و مباحات میدانند

15-زمام داران در آن زمان از فاسقان و گناه کاران اند

16-وزیران دولت ها ستمگران جامعه اند

17-عارفان و مدعیان مقام تذهیب نفس و تقوا از خیانت کارانند(به عقاید و افکار مردم خیانت کارانند)

18-قاریان قرآن از افراد فاسق اند

19-شهادت دادن بر اساس زور به وجود می آید(یعنی از قدرت های فردی و اجتماعی سوء استفاده میشود و مردم را وادار میکنند تا به نفع آنان شهادت دروغین بدهند)

20-گناهان علنی شده ,حیا و شرم از میان برداشته میشود(تشکیل جلسات مرد و زن ورقص های دست جمعی و ...

21-بهتان و بر خلاف واقع گویی نسبت به مردم رایج میشود

22-سرکشی و طغیان و بدرفتاری علنی میشود

23-قرآن ها را با چاپ ها زرین و جلد های زرکوب در اختیار مردم قرار میدهند(در حالی که از عمل کردن به احکام آن در میان مردم خبری نیست و درست مردم بر خلاف آن عمل میکنند)

24-مساجد را از لحاظ ساختمان مزین میسازند(در حالی که زاز محتوای آن((تقوا))خبری نیست)

25-مناره های مسجد را بسیار مرتفع میسازند(که از راه دور توجه هر بیننده را به خود جلب میکند)در حالی که از درون خالی است

26-اشرار و مردم دور از خدا در میان مردم محترم هستند

27-مردم در راه تقویت باطل و پشتیبانی از اشرار صفوف فشرده خواهند داشت

28-در کارهای فردی و اجتماعی هواهای نفسانی مختلف است و هر دسته یک راه را برای خود انتخاب میکند

29-پیمان شکنی رایج و وعده الهی نزدیک میشود

30-زنان با مردان به جهت حرص به دنیا در کار تجارت شرکت میکنند

31-صدای فساق برخیزد و به ندای آنها گوش فرا داده شود (و مورد قبول واقع شود)(شاید مثل ترانه)

32-زعیم و حاکم بر آن مردم رذیل ترین افراد جامعه است

33-مردم از بدکاران و فاسقان میترسند

34-دروغگویان از اطراف مردم به عنوان راستگو تایید میشوند(مانند دروغ های سیاست مداران که در مجامع پیوسته مورد تایید مردم میشود)

35-خیانتکاران به عنوان امین مردم و پرچمدار امانت معرفی میشوند

36-هنرپیشه های آوازه خوان تربیت میشوند

37-مردم گذشتگان را لعنت میکنند

38-زنان سوار بر زینت ها میشوند(اسب سواری- رانندگی-دو چرخه سواری و اخیرآ هم موتور سواری)

39-مردان از نظر لباس و چهره شباهت به زنان پیدا میککن و زن ها هم شبیه به زنان میشوند

40-بی آنکه از افراد شهادت بخواهند برای خوشایند دیگران خود را به عنوان شاهد معرفی میکنند

41-احکام و علو دین را برای دنیا می آموزند و اعمال دنیوی را بر کارهای آخرت ترجیح میدهند

چطور کودکانی باهوش تربیت کنیم؟

با به کار بردن روش‌ها و برنامه‌ریزی‌های خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، می‌توان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد.

 

همه انسان‌ها دوست دارند کودکانی باهوش داشته باشند. هوش علاوه بر زمینه ژنتیک، تا حدی هم اکتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزش‌های فرد در او شکل می‌گیرد.

در واقع با این که هوش انسان، هم ارثی و هم اکتسابی است یا به عبارتی هوش پدیده‌ای ژنتیک و استعدادی خدادادی است، توانایی‌های ذهنی افراد در طی دوران زندگی و از دوران کودکی آنها کم‌کم شکل می‌گیرد. براساس تحقیقات علمی انجام شده، با به کار بردن روش‌ها و برنامه‌ریزی‌های خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی کودکان، می‌توان قدرت تفکر و هوش آنها را پرورش داد. شما هم می‌توانید از این روش‌ها برای باهوش‌تر کردن فرزندتان استفاده کنید.
 
بازی برای هوش:
شطرنج، جدول، پازل و دیگر بازی‌های فکری، همگی برای مغز کودک همچون ورزش هستند. بازی‌هایی مانند جدول اعداد علاوه بر این که می‌توانند سرگرمی لذتبخشی برای کودک شما باشند، تقویت‌کننده توانایی تفکر، استراتژیک، حل مشکلات و تصمیم‌گیری در وضعیت‌های پیچیده هستند. انواع بازی‌های فکری را در خانه داشته باشید و علاوه بر این، گاهی مسائلی را به طور خیالی طراحی کنید و برای حل آن از فرزندتان کمک بخواهید.
 
در جستجوی دانش باش:محققان معتقدند والدینی که کودکان خود را با ارائه نظرات و ایده‌های جدید تشویق کرده و کنجکاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار می‌دهند، درس بزرگی به آنها داده‌اند. این که جستجوی دانش اهمیت زیادی دارد. از کودکانتان در زمینه سرگرمی‌ها و علایقشان سوالاتی بپرسید و از کنجکاوی آنها حمایت کنید. نکات و موارد جدید مربوط به سرگرمی‌هایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق کنجکاوی‌هایشان، آنها را به گردش‌های آموزشی ببرید. گردش در موزه‌های تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پارک‌های حیوانات از این جمله‌اند.
 
ورزش، ورزش، ورزش:
مطالعات نشان داده ارتباط مستقیمی بین فعالیت‌های ورزشی کودکان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. شرکت کردن کودکان در فعالیت‌های ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در کارهای گروهی و توانایی‌های مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد. همچنین ثابت شده بیشتر زنانی که در موقعیت کاری در نقش‌های مدیریتی و ریاست موفق بوده‌اند، در دوران کودکی و نوجوانی در فعالیت‌های گروهی و تیمی ورزشی شرکت داشته‌اند. پس به جای این که پس از خوردن شام، جلوی تلویزیون بنشینید، بهتر است با فرزندتان توپ‌بازی کنید یا به پیاده‌روی بروید. بهتر است کودک را به شرکت در تیم‌های ورزشی مدرسه‌اش تشویق نمایید.
 
الفبای موسیقی، الفبای هوش:
شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است، اصلا لذت‌بخش نباشد. اما باید بدانید که این سرگرمی لذت‌بخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش می‌دهد. بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامه‌ریزی دوره‌های آموزش موسیقی برای کودکان منجر به افزایش ضریب هوشی و توانایی‌های علمی آینده آنها خواهد شد. هرچه سال‌های آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد آموختن موسیقی در دوران کودکی باعث کسب نمره‌های بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی می‌شود، پس اجازه دهید موسیقیدان درونی کودکتان خودش را نشان دهد.
 
شیر مادر، عصاره هوش:
شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. شیر مادر از ۲جهت برای کودک مفید است: یکی این که از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری می‌کند و دیگر این که به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالم‌تر و هم باهوش‌تر می‌کند. مطالعات نشان داده است کودکانی که در دوران نوزادی ۹ ماه شیر مادرشان را خورده‌اند، بسیار باهوش‌ترند.
 
رایانه در خدمت هوش:
شاید تعجب کنید، چون بازی‌های رایانه‌ای شهرت بدی پیدا کرده‌اند و بسیار مورد انتقاد قرار می‌گیرند. درست است که بسیاری از آنها وحشیانه، بی‌فایده و غیرفکری هستند اما ما در مورد انواعی از بازی‌های رایانه‌ای صحبت می‌کنیم که مهارت‌های فکری و استراتژیک و قدرت تصمیم‌گیری و خلاقیت کودک را پرورش داده و کار گروهی را به او آموزش می‌دهند. کودکانی که انواع بازی‌های رایانه‌ای آموزشی را بازی می‌کنند نسبت به آنهایی که این بازی‌ها را تجربه نکرده‌اند از قدرت درک و تجسم تصویری برخوردارند.
 
خوب بخور تا با هوش شوی:
خوردن صبحانه باعث تقویت‌ حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری می‌شود. کودکانی که صبحانه نمی‌خورند، معمولا زودتر خسته شده و کم‌طاقت‌تر و زودرنج‌تر هستند همچنین از سرعت عمل کمتری برخوردارند. قند، چربی‌های اشباع و دیگر خوراکی‌های بی‌فایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک می‌کند، جایگزین کنید.
 
سال‌های اولیه دوران کودکی بویژه ۲ سال اول بسیار اهمیت دارد و لازم است تمام مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید. تحقیقات نشان می‌دهد میزان مقاومت در برابر بیماری‌ها در کودکانی که تغذیه سالمی ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث می‌شود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر می‌خواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید.
 
دوستی که هوش هدیه می‌دهد:
کتاب یکی از روش‌های مفید قدیمی است که امتحانش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روش‌های تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دست‌کم گرفته می‌شود. در حالی که کتاب قابل دسترس‌ترین، کم‌هزینه‌ترین و در عین حال موفقیت‌آمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمام سنین است. برای کودکانتان از سنین پایین‌تر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبت‌نام کنید و کتابخانه منزلتان را پر از کتاب کنید.