باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

باران دریـــــــا

دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که درنفس خود احساس میکند. پیامبر اکرم(ص)

هوش هیجانی در مدیریت و رهبری

  بسمه تعالی

رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید، ویژگیهای خاصی را می طلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش هیجانی است. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانهای و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری ، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند. با توجه به اهمیت هوش هیجانی درمدیریت ،این مقاله به بررسی ابعاد هوش هیجانی درمدیریت ،رشد وتوسعه رهبری درمحیط کاروروش آموزش هوش هیجانی درسازمان می‌پردازد.

مقدمه
امروزه بسیاری ازسازمانها دستخوش تغییرند وهرگونه تغییر نیازمند کارکنان ومدیرانی است که انطباق پذیر بوده وباتغییرها سازگار شوند.دراین میان تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته وثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران به عنوان عنصر کلیدی درمدیریت تغییرهای سازمانی اهمیت فزاینده ای دارد.
بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش ونتیجه بخش با منابع انسانی خودارتباط برقرارکنند.دراین زمینه هوش هیجانی (EMOTIONAL INTELLIGENCE=EI) یکی ازمولفه هایی است که می تواند به میزان زیادی درروابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کندوبه گفته گلمن (1998)شرط حتمی واجتناب ناپذیر درسازمان به حساب می آید.اخیرابرخی ازدانشمندان نیز دریافته‌اند که هوش هیجانی بااهمیت تراز بهر ه هوشی (IQ) برای یک مدیر ورهبر است .
امروزه هوش هیجانی به عنوان نوعی هوش تبیین شده است که هم شامل درک دقیق هیجانهای خود شخص وهم تعبیر دقیق حالات هیجانی دیگران است .هوش هیجانی ،فرد رااز نظرهیجانی ارزیابی می کند، به این معنی که فرد به چه میزانی ازهیجانها واحساسهای خود آگاهی دارد وچگونه آنها راکنترل واداره می کند. نکته قابل توجه درراستای هوش هیجانی این است که تواناییهای هوش هیجانی ذاتی نیستند، آنها می توانند آموخته شوند .

ابعاد هوش هیجانی در مدیریت و رهبری
گلمن، بویاتزیس و ری (1999) نیز اجزای هوش هیجانی را به شرح زیربیان کرده اند:
1) خودآگاهی: خودآگاهی یا تشخیص احساس در همان زمان که در حال وقوع است، بخش مهم و کلیدی هوش هیجانی را تشکیل
می دهد. توانایی کنترل و اداره لحظه به لحظه احساسها نشان از درک خویشتن و بصیرت روان شناسانه دارد. مدیران و رهبرانی که
درجه ای بالا از خود آگاهی دارند، با خود و دیگران صادق هستند و می دانند که چگونه احساسهایشان بر آنها، سایر مردم و عملکرد شغلی‌شان تاثیر می گذارد. آنها با یک احساس قوی از خودآگاهی، با اعتماد به نفس و در استفاده از
قابلیتهایشان کوشا هستند و می دانند چه وقت درخواست کمک کنند.
2) خودنظم دهی: کنترل و اداره احساسات مهارتی است که بر پایه خود آگاهی شکل می گیرد. مدیران ورهبران قادرند محیطی از اعتماد و انصاف خلق کنند. عامل خود نظم دهی به دلایل رقابتی بسیار مهم است، زیرا در محیطی که سازمانها مستهلک می شوند و فناوری کار با سرعتی گیج کننده تغییر شکل می یابد. فقط افرادی که بر هیجانهایشان تسلط یافته اند، قادر به انطباق با این تغییرها هستند.
3) انگیزش: هدایت احساسها در جهت هدف خاص برای تمرکز توجه و ایجاد انگیزه در خود بسیار مهم است. کنترل احساسها زمینه ساز هر نوع مهارت وموفقیت است و کسانی که قادرند احساسهای خود را به موقع برانگیزانند، در هر کاری که به آنان واگذار شود، سعی می کنند مولد وموثر باشند. رهبران با انگیزه برای رسیدن به ماورای انتظارهای خود و هرکس دیگر حرکت می کنند. کلید واژه این رهبران، پیشرفت است. رهبرانی که بالقوه رهبر هستند، میل به پیشرفت در آنها درونی شده و برای رسیدن به پیشرفت برانگیخته می شوند. شور، اولین علامت رهبران با انگیزه است که به وسیله آن عشق به یادگیری دارند، به انجام خوب شغل مبادرت
می کنند و یک انرژی خستگی ناپذیر برای بهتر انجام دادن کارها نشان می دهند. تعهد سازمانی علامت دیگر است. وقتی افراد شغلشان را برای خودش دوست دارند. به سازمانی که در آن مشغول بکارند، احساس تعهد می کنند و به طور قابل ملاحظه ای موقعی که علایم بر ضد آنهاست، خوش‌بین باقی می مانند.
4) همدلی: توانایی دیگری که براساس خودآگاهی هیجانی شکل می گیرد، همدلی با دیگران است که نوعی مهارت مردمی محسوب
می شود. رهبران همدلی سعی می کنند همه را راضی کنند. آنها با ملاحظه و فکر، احساسهای کارکنان را همراه با سایر عوامل در تصمیم گیریها در نظر می گیرند. امروزه همدلی به عنوان جزئی از رهبری بسیار مهم است، رهبران همدل بیشترین همدردی را با افراد اطرافشان نشان می دهند. آنها دانش خود را برای پیشرفت سازمانشان به روشهای ظریف اما با اهمیت استفاده می کنند.
5) مهارت های اجتماعی یا تنظیم روابط با دیگران: هنر ارتباط با مردم به مقدار زیاد، مهارت کنترل و اداره احساسهای دیگران است. این مهارت نوعی توانایی است که محبوبیت، قوه رهبری و نفوذ شخصی را تقویت می کند. رهبران دارای سطوح بالای تواناییهای هیجانی می باشند. اغلب با روحیه هستند. افراد ماهر از نظر اجتماعی به حوزه وسیعی از آشناییها و همچنین مهارتها برای ایجاد رابطه تمایل دارند. این افراد در مدیریت گروهها ماهر هستند. مهارتهای اجتماعی می تواند به عنوان کلید قابلیتهای رهبری در اکثر سازمانها در نظر گرفته شود، زیرا وظیفه رهبر انجام کار از طریق دیگرافراد است. در این راستا رهبران به مدیریت موثر روابط نیاز دارند ومهارتهای اجتماعی آن را ممکن می سازد.
مایر،سالووی وکارسو (1990)نیز برای هوش هیجانی چهاربعدتشخیص داده اند که عبارتند از:
1) شناسایی هیجانها در خود و دیگران: ضروری ترین توانایی مرتبط با هوش هیجانی این است که از هیجانها و احساسهای خودآگاه باشد. توانایی خودآگاهی به مدیران اجازه می دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و به ارزش خود اعتماد پیدا کنند. مدیران خود آگاه برای آزمون دقیق روحیات خود از خود آگاهی استفاده می کنند و به طور شهودی و از راه درک مستقیم می دانند که چگونه دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.
2) کاربرد هیجانها: کاربرد هیجانها،توانایی استفاده از هیجانها درکمک به کسب نتایج مطلوب ،حل مسایل واستفاده ازفرصتهاست. این مهارت شامل توانایی مهم همدلی و بینش سازمانی است. مدیرانی که از این توانایی برخوردارند. هیجانها و احساسهای دیگران را بیشتر عملی می سازند تا اینکه آنها را حس کنند. آنان نشان می دهند که مراقب هستند. علاوه بر این، آنان در زمینه شناخت روند سیاستهای اداری تخصص دارند. بنابراین، مدیران برخوردار از آگاهی اجتماعی دقیقاً می دانند که گفتار و کردارشان بردیگران تاثیر می گذارد و آن قدر حساس هستند که اگر کلام و رفتارشان تاثیر منفی داشته باشد، آن را تغییر می دهند.

3) توانایی درک و فهم هیجانها: توانایی درک هیجانهای پیچیده وآگاهی ازعلل آنهاوچگونگی تغییر هیجانها ازیک حالت به حالت دیگر رادرک هیجانها می نامند. مدیرانی که از این توانایی برخوردارند، از این مهارتها در جهت گسترش شور و اشتیاق خود و حل اختلافهااز طریق شوخی و ابراز مهربانی استفاده می کنند. آنها به کمک این تواناییها می توانند بفهمند که چه چیزی موجب برانگیختن یا عدم برانگیختن افراد یا گروهها می شود و در نتیجه می توانند همکاری بهتری را با دیگران برنامه ریزی کنند.
4) مدیریت هیجانها: مدیریت هیجانها،توانایی کنترل واداره کردن هیجانها درخود و دیگران است. مدیرانی که این توانایی را دارا هستند، اجازه نمی دهند بدخلقی های گاه و بیگاه در طول روز از آنها سربزند. آنان از توانایی مدیریت هیجانها به این منظور استفاده می کنند که بدخلقی و روحیه بد را به محیط کاری و اداره وارد نکنند یا منشا و علت بروز آن را به شیوه ای منطقی برای مردم توضیح دهند. بنابراین، آنها می دانند که منشا این بدخلقی ها کجاست و چه مدت ممکن است به طول انجامد.
«جردن»، «اشانازی»، «هارتل» و «هوپر» (1999) ابعاد هوش هیجانی در محیط کار را به صورت مدل نشان
داده اند. در این مدل بر اساس ابعاد مایر، سالووی و کارسو، شاخصهای فرعی تر تبیین و ارتباط آنها با هوش هیجانی مرتبط با خود و دیگران که تشکیل دهنده هوش هیجانی محیط کار است. به صورت شکل 1 بیان شده است (شکل شماره یک).

هوش هیجانی و رهبری گروه
توانایی به کارگیری هیجانات یا تولید هیجانها برای تسهیل حل مسئله در کارآیی اعضای گروه نقش مهمی را ایفا می کند. در واقع بارساد (2000) از دانشکده مدیریت ییل در مطالعه ای که راجع به شناخت هیجانی انجام داد، دریافت که گسترش هیجانهای مثبت در داخل گروهها، همکاری و مشارکت اعضای گروه را تسهیل کرده، تعارض را کاهش داده و میزان کارآیی اعضای گروه را بهبود می بخشد. رایس (1999) متخصص آمریکایی در زمینه منابع انسانی، مقیاس چند عاملی هوش هیجانی را روی 164 نفر از کارکنان عادی و 11 نفر از رهبران این کارکنان که در یک شرکت بیمه مشغول به کار بودند، اجرا کرد و با این آزمون به ارزیابی هوش هیجانی آنان پرداخت. همبستگی بین نمره های مربوط به گروه رهبران درآزمون هوش هیجانی با نمره های کارآیی آنان که توسط مدیران اداره درجه بندی شده بود (51/0= r) محاسبه شد. همبستگی بین میانگین نمره های گروه در آزمون هوش هیجانی و امتیازبندی مدیران از عملکرد آنان در ارائه خدمات به مشتریان (46/0= r) بود. در این بررسی، رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد پیچیده بود. مثلاً نمره هوش هیجانی بالاتر رهبر گروه که از طریق آزمون هوش هیجانی اندازه گیری شده بود، با امتیاز بندی مدیران از نظر دقت گروه در رسیدگی به شکایات مشتریان، رابطه منفی (35/0= r) داشت، در حالی که عملکرد امتیازبندی شده توسط اعضای گروه همبستگی مثبت و نسبتاً بالایی (58/0 = r) با هوش هیجانی داشت.
یک گروه تیم تحقیق استرالیایی که توسط «جردن»، «اشانازی»، «هارتل» و «هوپر» (1999) رهبری می شد. عملکرد 44 گروه را طی دوره زمانی 9 هفته‌ای مورد بررسی قرار داد. هوش هیجانی اعضای گروهها با استفاده از یک مقیاس خود سنجی که براساس مدل مایر و سالووی طراحی شده بود، اندازه گیری شد. محققان، عملکرد گروههایی که در زمینه هوش هیجانی بالا یا پائین بودند را تحلیل کردند. در آغاز مطالعه، عملکرد گروههایی که هوش هیجانی بالایی داشتند. به طور معناداری بیشتر از عملکرد گروههایی بود که هوش هیجانی پائینی داشتند و در پایان هفته نهم، عملکرد هر دو گروه در یک سطح قرار داشت.
با توجه به نتایج این بررسیها و سایر مطالعه ها به نظر می رسد که هوش هیجانی به عنوان یک عامل واسطه ای و سازمان دهنده می تواند موجب بهبود عملکرد گروه شود. زیرا برای گرو ه این امکان را فراهم می آورد که به طور وسیع وموثر به شکل هماهنگ درآید. همچنین به نظر می رسد که گروههایی که از نظر هوش هیجانی در حد پایینی قرار دارند، به وقت بیشتری نیاز داشته باشند تا نحوه کارکردن موثر را در قابل یک گروه هماهنگ تجربه کنند.

روشهای صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی
در اجرای برنامه های هوش هیجانی در سازمان باید به چند اصل مهم توجه داشت. این اصول عبارتند از:(کارسو و ولف، 2001).
- مشخص کردن اهداف سازمان به طور واضح؛
- ایجاد پیوند بین آموزش و اهداف سازمان؛
ارزیابی دقیق کارکنان در برنامه آموزشی برای مشخص ساختن تواناییهای پایه و نیازهای فردی آنان؛
- انطباق طرح برنامه آموزشی با تواناییها و ضعفهای کارکنان؛
- تهیه و تدوین ساختار جلسه ها؛
- استفاده از تمرینهای عملی، مطالعات موردی و روش ایفای نقش؛
- برقراری ارتباط و پیوند بین آموخته ها و تجارب دنیای واقعی کارکنان؛
- فراهم ساختن فرصتهایی برای تمرین آموخته ها؛
- پیش بینی فرصتهای متعدد برای دادن بازخورد؛
- استقاده از موقعیتهای گروهی برای ایفای نقش و مهمترین رفتارهای اجتماعی وآموزش آنها؛
- نشان دادن نیازهای اختصاصی هر فرد به او به طور خصوصی و محرمانه؛
- فراهم ساختن منابع حمایتی و تقویتی برای کارکنان در برنامه طی مرحله پیگیری.

نتیجه گیری
سازمانها برای اینکه بتوانند درمحیط پرتلاطم ورقابتی امروزباقی بمانند، بایدخودرابه تفکرهای نوین کسب وکارمجهزسازند و به طورمستمر خود را بهبود بخشند. رهبری این گونه سازمانها بسیار حساس و پیچیده است وزمانی این حساسیت دو چندان می شود که رهبر با تغییرهای انطباقی روبه رو باشد که بسیار متفاوت از تغییرهای فنی است. مشکلات فنی از طریق دانش فنی و فرآیندهای متداول حل مسئله قابل حل هستند، در حالی که مشکلات انطباقی در برابر این گونه راه حلها متفاوت است. رهبری یک سازمان برای انطباق پذیری با تغییرها و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید کسب و کار، ویژگیهای خاصی را می طلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. در این زمینه یکی از مهمترین مولفه های شخصیتی که می تواند به رهبران و مدیران کمک کند. هوش هیجانی است. با توجه به اینکه هوش هیجانی، توان استفاده از احساس و هیجان خود ودیگران دررفتار فردی و گروهی در جهت کسب حداکثر نتایج با حداکثر رضایت است. بنابراین، تلفیق دانش مدیریتی و تواناییهای هیجانی در مدیریت می تواند در سوق دادن افراد به سوی دستیابی به هدف کارساز و مفید باشد. 
                       ( مطلب عینا" از ماهنامه تدبیر نقل شده است .)


مدیران در انتخاب مسئولین دفاتر دقت کنند!

 بر اساس تحقیات به عمل آمده بر روی هزار نفر از مدیران ارشد

در سازمانهای مختلف ثابت شده است که رابطه مستقیمی بین

کارایی مدیران با مسئولین دفاترشان وجود دارد در این تحقیق

ثابت می شود که در برخی موارد حتی تا ۳۰۰درصد کارایی یک

مدیر با انتخاب مسئول دفتر توانمند و آموزش دیده  افزایش می یابد

فشرده سازی به روشی منحصر به فرد

ویندوز XP دو نوع فشرده سازی را در اختیار کاربر قرار می دهد در روش اول که مطمئنا با آن آشنا هستید می توان با کیلک راست بر روی فایل یا شاخه > انتخاب Send To > انتخاب گزینه Compressed (Zipped) Folder آنرا را فشرده ساخت آنهم با پسوند ZIP اما روش دوم که خیلی جالبتر و در نوع خود بی همتاست به صورت زیر امکان پذیر است :

۱)  سیستم فایلی ویندوز XP بایستی حتما NTFS باشد (این سیستم فایلی بعد از دو سیستم آشنای FAT و FAT32 بوجود آمده و از سرعت و امنیت بیشتری در مقایسه با دو سیستم قبلی در نگهداری و ذخیره اطلاعات پشتیبانی می کند)

برای اطلاع از سیستم فایل XP خودتان بر روی درایو حاوی ویندوز XP کلیک راست >انتخاب گزینه Properties > برگه General > در قسمت File system میتوانید نوع سیستم تخصیص داده را ببینید .

اگر در این قسمت عبارت NTFS به چشم میخورد می توانید به مرحله ۲ عزیمت فرمایید و گرنه باید نوع سیستم فایلی را به NTFS تبدیل کنید آنهم با استفاده از فرمان زیر که باید آنرا در خط فرمان داس وارد کنید.

convert drive: /fs:ntfs که به جای عبارت drive نام درایو حاوی XP را بگذارید به نکته های زیر توجه کنید

الف) نکته فوق العاده مهم ) توجه داشته باشید که محتوای درایو با سیستم NTFS هرگز به کمک سیستم عاملی که بر پایه یکی از دو سیستم FAT یا FAT32 استوار است قابل دسترسی نخواهد بود.

ب) در هنگام نصب ویندوز XP نیز در مورد تبدیل سیستم فایلی به NTFS از شما سوال می شود که میتوانید با آن موافقت کنید همچنین فرایند تبدیل را می توانید به کمک برنامه سودمند Partition Magic به آسانی انجام دهید.

ج) به شخصه هنوز برنامه ای ندیده ام که با این سیستم مشکل داشته باشد مگر اینکه اصلا با نصب در ویندوز XP سازگاری نداشته باشد.

د) فرایند تبدیل حدود ۱۵ تا ۴۵ دقیقه بسته به حجم درایو طول خواهد کشید.

ه) فرمان بالا اطلاعات را پاک نخواهد کرد و طبیعتا نبایستی آسیبی به ویندوز برساند اما به پیامهای داده شده در حین کار حتما توجه کنید.

و) فرمان بالا بر روی هر درایوی قابل اجراست چه ویندوز روی آن باشد چه نباشد.

ز) اگر خدای نکرده زمانی از این تبدیل پشیمان شدید می توانید با استفاده از برنامه Partition Magic به حالت اولیه بازگردید.

۲) اگر می خواهید یک درایو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنید بر روی آن کلیک راست > Properties > برگه General > انتخاب گزینه Compress drive to save disk space و اگر میخواهید فایل یا شاخه ای در درایو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنید بر روی آن کلیک راست > Properties > برگه General > دکمه Advanced > انتخاب گزینه Compress contents to save disk space

 تذکر ۱) ویندوز پس از انتخاب فایل فشرده شده به سرعت آن را از حالت فشرده در می آورد و پس از بستن دوباره به سرعت آن را فشرده میکند بدون اینکه شما چیزی مشاهده کنید.

تذکر ۲) فشرده سازی می تواند تا حدی باعث کندی واکنش پذیری سیستم شود.

تذکر ۳) به کمک فشرده سازی می توانید تقریبا فضای اشغال شده را به نصف کاهش دهید.

تذکر ۴) فایلها شاخه ها و درایوهای فشرده شده به رنگ متفاوت نمایش داده می شوند.

تذکر ۵) عمل unzip هم به راحتی و برعکس روش گفته شده در بالا امکان پذیر است.

۳ راز باور نکردنی برای افزایش هوش!

 از خوردن شکلات تیره لذت ببرید،به اندازه کافی رابطه جنسی داشته باشید،گوشت سرد و ماهی در صبحانه خود مصرف کنید چرا که به این ترتیب می توانید توانایی مغز خود را بالا ببرید.اینها توصیه هایی است که دو پژوهشگر در کتابی با عنوان «خود را آموزش دهید: تمرین هایی برای مغز شما» برای بهبود کارایی مغز انسان پیشنهاد کرده اند.

 تری هورنه،روانشناس ادراکی و سیمون ووتون،بیوشیمیست که نویسنده مشترک این کتاب هستند، معتقدند که نوع انتخاب شیوه زندگی در حفظ وضعیت ذهن نقش مهمی دارد.
آقای هورنه می گوید:شیوه زندگی افراد می تواند توانایی ذهنی آنها را بالا ببرد،اینکه چگونه زندگی می کنید،می تواند به پدید آمدن حالت های شیمیایی در مغز شما کمک کند. مغز انسان بیشتر شبیه یک کارخانه مواد شیمیایی است تا رایانه.

به گفته این روانشناس، « شما می توانید شرایط مطلوبی را برای مغزتان فراهم کنید تا اینکه  قربانی ژن های ناشناخته خود باشید.»نویسندگان این کتاب به مجادله با کسانی پرداخته اند که معتقدند کاهش توانایی ذهنی افراد از سن ۱۷ سال به این سو اجتناب ناپذیر است.هورنه اظهار عقیده می کند که «شما می توانید یک استعداد ذهنی دیگری خلق کنید.»
این نویسندگان لیست تحریک کننده ای از آنچه که باید انجام داد یا نباید دنبال کرد ارائه می کنند و تاکید دارند که مردم می توانند در حفظ قدرت انتقال داده ها توسط مغز خود کوشا باشند.

نکته جالب در توصیه های این روانشناس و بیوشیمیست این است که به خوانندگان خود توصیه می کنند تا  از دیدن نمایش های تلویزیونی یا رادیویی کم ارزش خودداری کنند.
برخی از توصیه های آنها بسیار عام است از جمله اینکه،استرس برای فکر کردن مضر است و باید از مصرف بیش از اندازه الکل و دخانیات اجتناب کرد.
کتاب این دو نویسنده پر است از نکات عملی در این خصوص که چگونه می توان مغز را تقویت کرد.آنها می گویند که این نکات نتیجه تحقیقات دنباله داری است که در سراسر جهان انجام شده است.

به باور آنها، مصرف گوشت سرد و ماهی در وعده غذایی صبحانه مفید است.همچنین خوردن شکلات تیره از این بابت توصیه می شود که سرشار از بسیاری از مواد شیمیایی است که می تواند مغز افراد را برای فکر کردن به خوبی بکار اندازد.شکلات تیره سبب می شود که ماهیچه های اطراف رگ های خون احساس راحتی کنند و باعث بهبود جریان خون به سمت مغز شود.

این دو پژوهشگر سپس به تاثیر روابط جنسی در افزایش توانایی مغز می پردازند و می گویند که در چهار مرحله از هفت مرحله سکس، فعل و انفعالات شیمیایی به روند فکر کردن کمک می کند.این هفت مرحله از زمان بروز تخیل در ذهن افراد آغاز می شود و تا اوج لذت جنسی ادامه دارد.

سونا و فواید آن (Sauna)

سونا یکی از فعالیت هایی است که تقریباً همه ورزشکاران با آن آشنا هستند و در سطح قهرمانی و حرفه ای و آماتوری به آن توجه خاصی دارند. سونا باعث آرامش اعصاب، کاهش استرس، ایجاد وجد و شادمانی می شود. در عین حال با ایجاد دوره های سرد و گرم شدید در بدن (رفتن به سونا و پریدن در حوضچه آب سرد)  می تواند قدرت تمرکز و هوشیاری شخص  را بالا ببرد . بطوریکه بعضی افراد ترجیح می دهند صبح ها و در شروع کار به سونا بروند . اما سونا رفتن بهتر است در پایان روز و قبل از رفتن به رختخواب صورت گیرد تا باعث ایجاد خواب عمیق تر شود . ” وقتی که شما سونا میروید می توانید مانند یک نوزاد به خواب آرام فرو روید ”

 

تاریخچه سونا

خاستگاه و زادگاه سونا کشور فنلاند میباشد. قدمت سونا در این کشور به ۱۰۰۰ سال پیش باز میگردد. سونا در کشور فنلاند یک آیین کهن و مقدس محسوب میگردد. سونا هویت یک فنلاندی است آنها معتقدند سونا بدن را از استرس ها و سموم آزاد می کند . به چند مورد از ویژگیهای این آیین در نزد مردم فنلاند توجه کنید:

- حتی جلسات کاری نیز ممکن است در فنلاند در سونا برگزار گردد.

- شـمـار سـونــاها در کشور فنلاند از تعداد خودروهای این کـشــور افزونتر است. به ازای هر ۴ فنلاندی یک سونا وجود دارد.

- در نزد مردم فنلاند سونا به قداست کلیسا بوده و درطی اقـامتشان در سونا طوری رفتار می کنند که گویی در کلیسا حضور دارند!

- در فصل زمستان فنـلانـدی هـا عــادت دارند پس از سونا گرفتن در دریاچه  و یا برکه بسیار سـرد و یــــخ زده آب تنی کنند و یا روی برف غلت بزنند.

هدف از سونا رفتن

یکی از هدفهای اصلی از سونا رفتن ، پاک کردن بدن از طریق تعریق است . منافذ بدن باز می شوند و سموم موجود در بدن از طریق عرق کردن به بیرون دفع می شوند .

اکثر کسانی که استفاده از سونا را تجربه کرده اند اذعان می کنند که این کار باعث شادابی و تسکین درد های آنان شده است . سونا می تواند باعث تسکین اثرات سرما خوردگی شود . سبب نیرو بخشیدن به عضلات بعد از تمرینات ورزشی می شود و رنگ چهره را روشن می کند .

بسیاری از مردم به قدرت شفا بخشی سونا در برطرف کردن افسردگی پس از بیرون آمدن از سونا  اعتراف دارند. هنگامی که بدن احساس آرامش می کند و سرشار از انرژی می شود ، متعاقب آن ذهن و احساس هم حالت بهتری پیدا می کنند .

انواع سونا

۱- سونای خشک: میـزان رطـوبـت در ایـن ســونا ۵ تا ۱۰ درصد و درجه حرارت ۹۰ تا ۱۰۰ درجه سانتی گراد میباشد. 

۲- سونای مرطوب: میـزان رطوبت در این سونا ۱۵ تا ۳۰ درصد و درجه حرارت ۷۵ تا ۸۵ درجه سانتی گراد میباشد.

۳- سونای بخار: مـیـزان رطـوبـت در ایــن ســونا ۴۰ تا ۶۵ درصد  و درجه حرارت ۴۵ تا ۶۵ درجه سانتی گراد میباشد.

۴- حمام بخار: مـیــزان رطوبت در این سونا ۱۰۰ در صد و درجه حرارت ۴۰ تا ۴۵ درجه سانتی گراد میباشد.

۵- سونای مادون قرمز: در این سونا بر خلاف دیگر سوناها از حرارت دهنده مادون قرمز استفاده میگردد.

( در سونا هـای سنـتی از کوره های با منبع انرژی گاز، الکتریسیته و یا چوب استفاده میگردد). در سونای مادون قرمز و یا اینفرارد (INFRARED) فضــای اتـاق گـرم نمیـگردد بلکه بدن افراد داخـل سـونا مستـقـیـما” تـوسط پرتوهای مادون قرمز گرم میگردد.

۶- سونای گیاهان معطر: نوعی از سونای بخار است که در آن اسانس گیاهان معطری همچون اوکالیپتوس، نعناع، دارچین، لیمو. کاج بروی سنگهای هیتر سونا پاشیده میگردد تا عطر آنها در فضا پخش گردد. رایحه اینگونه گیاهان بسیار نشاط آور و شفا بخش است.

در یک سونای مدرن میتوان اقلام زیر را مشاهده کرد:

ساعت شنی- هیتر – لامپ روشنایی – سطل آب – حوله – رطوبت سنج – دماسنج-ملاقه ویژه سونا – اسانس گیاهان معطر – زیر پایی.

سونا ها در انواع انفرادی، عمومی و قابل حمل ساخته میگردند.

چگونه از سونا استفاده کنیم ؟

۱- پیش از ورود به اتاق سونا جواهر آلات، ساعت، عینک و لنزهای طبی خود را از خود جدا کنید.

۲- قبل از آنکه وارد سونا گردید بهداشت فردی را رعایت کنید. دوش بگیرید و خود را با صابون بشویید.

۳- به محض ورود به سونا برای آنکه بدنتان به گرما عادت کند ابتدا روی زمین و یا نیمکت پایین بنشینید. سپس به نیمکت فوقانی سونا بروید. البته میتوانید زیر خود یک حوله کوچک نیز بیندازید .

۴- چند دقیقه به همین صورت در سونا بنشینید  تا گرما به بدن شما نفوذ کرده و روزنه های پوست شما باز گردند.

۵- سپس از سونا خارج گشته و مجددا دوش بگیرید و خود را با صابون بشویید.

۶- اکنون به داخل حوضچه آب سرد بروید. البته تمام بدن خود را همزمان داخل آن کنید تا  خون در سرتاسر بدنتان بطور یکنواخت تغییر دما دهد.

۷- سپس به مدت ۱۰ دقیقه استراحت کنید.

۸- شما مجاز هستید این چرخه را (گرم شدن- سرد شدن – استراحت) را در هر جلسه ۳ تا ۴ بار تکرار کنید.

۹- در پایان نیز پیش از آنکه لباسهای خود را به تن کنید، صبر کنید تا حرارت بدن و ضربان قلبتان کاملا به حالت طبیعی خود باز گردد.

۱۰- درون سونا میتوانید حرکات کششی ملایم و کوتاهی نیز انجام دهید.

نکته هایی در مورد سونا

- حتی در سونای خشک نیز باید رطوبت در فضای سونا وجود داشته باشد و گر نه به ریه ها، پوست و چشمهای شما آسیب وارد می آید.

- در سونا با ریختن آب بروی سنگهای هیتر میتواند میزان رطوبت اتاقک سونا را تنظیم کنید. همچنین با این کار یک افزایش حرارت موقتی را ایجاد خواهید کرد.

- در سونا نیمکتهای ردیف اول گرمای کمتری نسبت به نیمکتهای فوقانی دارند چراکه گرما بسمت بالا حرکت میکند.

- در هر بار بیش از ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در سونا باقی نمانید.

-  به هیچ عنوان قبل و بعد از سونا از مشروبات الکلی، قهوه و نوشابه های گازدار استفاده نکنید.

- دو ساعت فاصله زمانی بین غذا خوردن و سونا رفتن ضروری می باشد. هیچگاه با شکم خیلی پر و یا خالی به سونا نروید.

- در هفته بیش از ۲ بار به سونا نروید.

- سونا سبب کاهش آب و الکترولیتهای بدن میشود. در هر جلسه سونای ۲۰ دقیقه ای بدن یک لیتر آب از دست میدهد. بنابراین پس از سونا آب و یا یک آبمیوه خنک بنوشید تا آب از دست رفته بدنتان جبران گردد.

- افرادی که سابقه فشار خون بالا و یا دچار هرگونه بیماری قلبی-عروقی میباشند نباید بلافاصله پس از سونا دوش آب سرد بگیرند و یا داخل حوضچه آب سرد بروند.

- سونا بطور موقت با دفع مایعات وزن بدن را کاهش میدهد. اما  وزن بدن پس از مصرف آب و نوشیدنیهای دیگر بسرعت به حالت اولیه خود باز می گردد.

آیا سونا باعث کاهش وزن می شود ؟

اگرچه هنگام سونا گرفتن بدن احساس سبکی می کند ولی بخش زیادی از آن به دلیل از دست رفتن آب و مایعات بدن است واگرچه همین امر ممکن است بطور موقت وزن بدن را کاهش دهد ولی بلافاصله بعد از جبران آب به حالت اول برمی گردد. (باید دقت شود که : قبل ، هنگام ، و بعد از سونا حتما  مقادیر کافی آب نوشیده شود تا بدن با کمبود آب مواجه نشود .همچنین لازم است مواد معدنی  مصرف شوند تا  موازنه  الکترولیت های بدن  به هم نخورد در واقع این موضوعی است که اگر به آن توجه نشود ممکن است خطر آفرین باشد) .

چه کسانی نباید به سونا بروند؟

- افرادی که دچار مشکلات قلبی و تصلب شرایین بوده و یا از ناراحتی های ریوی رنج میبرند می بایست پیش از رفتن به سونا با پزشک خود مشورت کنند.

- کودکان زیر ۴ سال از آنجایی که سیستم لنفاوی بدنشان بطور کامل رشد و تکامل نیافته نباید به سونا بروند.

- مبتلایان به صرع و دیابت مجاز به استفاده از سونا نمی باشند.

فواید سونا برای سلامتی

- پس از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ورود به سونا ضربان قلب ۳۰ درصد افزایش یافته و برونده قلب ۲ برابر میشود. جریان خون عمقی کاهش یافته و جریان خون سطحی افزایش مییابد. فشار خون نیز کاهش می یابد. حرارت پوست تا ۱۰ درجه و حرارت داخلی بدن تا ۳ درجه میتوانند افزایش پیدا کنند. عروق سطحی پوست منبسط میگردد.

- موجب انبساط خاطر گردیده  و آرامش بخش است.

- با اتساع عروق خونی و افزایش گردش خون درد را تسکین میدهد.

- سونای بخار بهترین درمان برای مشکلات تنفسی از قبیل: برونشیت، لارنژیت، سینوزیت و تنگی نفس میباشد.

- بهبود جریان خون و تقویت سیستم قلبی-عروقی.

- افزایش انعطاف پذیری مفاصل و عروق خونی بدن.

- میتواند فشار خون بالا را درمان کند.

- تسکین تنش و استرس-و خستگی جسمی و روحی.

- تمدد اعصاب – شل کردن عضلات – رفع گرفتگی عضلات.

- پوست بدن را لطیف تر، شاداب تر و روشن تر میسازد. پاک سازی سطح پوست از سلولهای مرده.

- تسکین درد مفاصل در آرتروز و دیگر بیماریهای التهابی.

- افزایش اکسیژن رسانی به سلولهای بدن.

- کاهش و التیام آکنه، اگزما و زخمهای پوستی (البته زخمهای خشک و بسته)

- افزایش سوخت و ساز بدن. هر جلسه ۳۰ دقیقه ای سونا باعث سوختن ۳۰۰ تا ۵۰۰ کالری میگردد. بنابراین سونا سبب میگردد تا بدن کالری بیشتری بسوزاند.

- تنظیم و کنترل وزن فعلی.

- بهبود کیفیت خواب.

- باز شدن راههای تنفسی.

- تعریق یکی از مکانیسمهایی ست که بدن توسط آن سموم و مواد زائد را از  بدن  دفع میکند. تعریق در سونا سبب دفع سموم: سدیم، الکل، نیکوتین، کلسترول، فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، جیوه، روی …)، اوره و اسید لاکتیک میگردد. در واقع سونا یک شیوه سمزدایی بسیار کارآمد است.

- با القای حالت تب مصنوعی سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و مقاومت بدن را در برابر هجوم ویروسها و باکتریها افزایش میدهد.

- بسیار لذت بخش است .